به گزارش خبرگزاری حوزه، ساینتولوژی یکی از پرسودترین کسبوکارهای قرن بیستم است که با نقاب مذهب، هر سال میلیونها دلار از پیروانش میگیرد و در ازای آن به جای معنویت، آنها را از خانوادههایشان جدا میکند.
ساینتولوژی چیست؟
تصور کنید فردی به شما بگوید: «من میتوانم ذهنت را پاک کنم، به گذشتههای دورت برسی، و با قدرتهای نهفتهات آشنا شوی.» جذاب است، نه؟ حالا تصور کنید این وعدهها را در بستهبندی علمی و با ادعای مذهبی به شما بفروشند. خوش آمدید به دنیای ساینتولوژی - فرقهای که از دل داستانهای علمی-تخیلی بیرون آمد و امروز میلیونها دلار درآمد دارد.
از نویسنده داستانهای خیالی تا ایجاد یک مذهب!
ساینتولوژی در سال ۱۹۵۰ توسط «ال. ران هابارد» - نویسندهای که پیش از این داستانهای علمی تخیلی مینوشت، پایهگذاری شد. او ابتدا کتابی به نام «داینتیکس: علم مدرن سلامت ذهن» نوشت و ادعا کرد که راهی برای پاکسازی ذهن از خطاها و دردهای گذشته کشف کرده است.
اما داستان اینجا تمام نشد. هابارد در سال ۱۹۵۳ تصمیم گرفت این ایده را به یک مذهب تبدیل کند و کلیسای ساینتولوژی را در سال ۱۹۵۴ رسماً بنیانگذاری کرد.
جالب است که هابارد خودش را دوست نزدیک «آلیستر کرولی» - بنیانگذار یکی از نظامهای فراماسونی - میخواند. این ارتباط نشان میدهد که ریشههای این فرقه در کجا دوانده شده است.
چرا ستارههای هالیوود جذب این فرقه شدند؟
یکی از جالبترین و در عین حال نگرانکنندهترین ویژگیهای ساینتولوژی، جذب چهرههای مشهور هالیوود است. تام کروز، جان تراولتا، کاترین بل و دهها بازیگر و هنرمند دیگر به این فرقه پیوستهاند. اما چرا؟
این فرقه از همان ابتدا به دنبال افراد مشهور بود. آنها میدانستند که یک بازیگر معروف میتواند میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل برای ستارههای سینما رفتار ویژهای قائل شدند: مراکز اختصاصی، مشاورههای رایگان، توجه خاص و البته تبلیغ رایگان برای فیلمهایشان.
وقتی تام کروز در مصاحبهها با اشتیاق از ساینتولوژی صحبت میکند، این بهترین تبلیغ برای فرقه است، تبلیغی که هیچ پولی برایش نمیپردازند.
ستارههای هالیوود که اغلب در دنیایی پر از فشار، رقابت و بیمعنایی زندگی میکنند، به دنبال چیزی هستند که به آنها حس هدفمندی بدهد. ساینتولوژی به آنها میگوید: «شما ویژه هستید، شما قدرتهای خاصی دارید، شما میتوانید به سطوح بالاتری از آگاهی برسید.» این دقیقاً همان چیزی است که یک بازیگر موفق اما سردرگم میخواهد بشنود.
اما فراتر از این، ساینتولوژی شبکهای قدرتمند از ارتباطات در هالیوود ایجاد کرده است. عضو بودن در این فرقه به معنای دسترسی به یک شبکه تجاری و هنری است که میتواند در پیشرفت شغلی کمک کند. این یک معامله است: تو به ما اعتبار میدهی، ما به تو قدرت و ارتباط میدهیم.
اما واقعیت تلخ این است که بسیاری از کسانی که به این فرقه پیوستهاند، بعداً با خانوادههایشان قطع رابطه کردهاند. چون ساینتولوژی به اعضایش میگوید: هر کسی که مخالف ما باشد، دشمن توست و باید او را کنار بگذاری. این همان چیزی است که وزارت بهداشت انگلیس آن را «گسستگی خانوادهها» نامیده است.
چه وعدههایی میدهند که مردم جذب میشوند؟
ساینتولوژی با حرفهای آشنا شروع میکند: روح انسان جاودانه است، قدرتهای بیکرانی دارد، اما از اصل خود جدا افتاده و خودش را فراموش کرده. حالا باید راهی پیدا کند تا به خودِ واقعیاش برگردد. تا اینجای کار، حرف بدی نیست. اما مشکل اینجاست که این فرقه همه چیز را به «ماده» و «بدن» محدود میکند و از معنویت واقعی فرار میکند.
آنها میگویند انسان باید به گذشته برگردد، خاطرات تلخش را بررسی کند، و با درمانهای خاصی ذهنش را پاک کند. هدف نهایی رسیدن به حالتی است که در آن انسان بر ماده، انرژی، زمان و فضا کنترل کامل دارد.
باور عجیب به اهریمنها و موجودات ماورایی در وجود انسان
یکی از عجیبترین باورهای ساینتولوژی این است که همه انسانها در وجودشان «اهریمنهایی» دارند که باعث بیماریها و مشکلات روانی میشوند. هابارد در کتابش مینویسد: «همه مردم نوعی اهریمن در خود دارند. این اهریمنها دستور میدهند، ایراد میگیرند، فریاد میزنند یا چیزها را مسدود میکنند.»
او این موجودات را «مدارهای انگلی» در ذهن میداند که از کلمات گذشته نشأت میگیرند. جالب است که این باور کاملاً شبیه باورهای شرقی درباره جن و ارواح است، اما در قالب زبان «علمی» بیان میشود.
هابارد انواع این اهریمنها را دستهبندی کرده: اهریمنهای دستوردهنده، اهریمنهای ایرادگیر، اهریمنهای معمولی که به فرد میگویند چه بکند، و اهریمنهایی که در اطراف ایستاده و جیغ میزنند. او میگوید این موجودات با گرفتن کالبد انسان، او را بیمار میکنند و باید با روشهای خاص آنها را بیرون کرد.
نسخه ایرانی: وقتی کپیبرداری حتی در نام هم مشخص است
در ایران هم کسی به نام محمد علی طاهری دورهای با عنوان «سایمنتولوژی» - که حتی نامش شبیه ساینتولوژی است - برگزار کرد و شباهتهای عجیبی با این فرقه دارد. او هم از «ویروسهای غیرارگانیک» صحبت میکند که وجود انسان را میگیرند و باعث بیماریهای ذهنی و جسمی میشوند. او هم ادعا میکند که درمان راهی برای خداشناسی است.
طاهری میگوید: «ویروسهای غیرارگانیک هوشمند هستند و رفتار، گفتار و اندیشه فرد را به میل خود تغییر میدهند.» این دقیقاً همان حرف هابارد درباره اهریمنهاست، فقط با واژگان متفاوت.
تفاوت اصلی تنها در واژگان است: هابارد میگوید «اهریمن»، طاهری میگوید «جن و کالبد ذهنی». هابارد از روح آزاد صحبت میکند، طاهری از «شعور الهی» میگوید. اما هر دو در نهایت یک چیز را میفروشند: راهی برای دسترسی به قدرتهای پنهان از طریق درمانهای خاص که البته هزینههای سنگینی دارد.
کارخانههای فرقهسازی: تولیدی که هرگز متوقف نمیشود
ساینتولوژی نمونهای از کارخانههای فرقهسازی غرب است که هر روز برای هر نسل و قشری، یک الگو و پیشوای تازه میسازند. این فرقه از هر جایی چیزی قرض گرفته: از بودیسم و هندوئیسم تا روانشناسی فروید و یونگ، از داستانهای علمی-تخیلی تا جادوی کرولی.
مرکز اصلی این فرقه در تلآویو قرار دارد و برخی کشورها مانند آمریکا، استرالیا و آفریقای جنوبی آن را به عنوان مذهب به رسمیت شناختهاند، در حالی که کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و انگلیس آن را خطرناک میدانند. وزارت بهداشت انگلیس آن را «اهریمن شایان توجه» نامیده که باعث گسستگی خانوادهها، ناهنجاریهای خانوادگی و مجازاتهای خشن اعضا میشود.
گزارشها نشان میدهد که اعضایی که در انجام وظایف کاهلی میکنند، مورد مجازاتهای وحشیانه قرار میگیرند. این فرقه با ادعای معالجه بیماریهای جسمی و روحی، درآمدهای کلانی به دست میآورد و در واقع سازمانی برای کسب پول و قدرت است.
علم یا فریب؟ نگاهی به نام و مسما
اگر به نام ساینتولوژی دقت کنید، بخش اول آن یعنی علم تجربی که فقط به ماده میرسد، نه به روح و معنویت واقعی. این فرقه با استفاده از زبان علمی و ادعاهای درمانی، مردم را به سمت خودش میکشد، اما در نهایت چیزی جز کنترل ذهن و کسب پول و قدرت نیست.
حتی لوگوی این فرقه از دو مثلث ماسونی و صهیونیستی تشکیل شده که نشان میدهد ریشههای واقعی آن کجاست. این یک جریان فرقهای سیاسی است که فراماسون انگلیس ساخته، اما از رژیم صهیونیستی هدایت میشود.
چرا هنوز وجود دارد؟
ساینتولوژی هنوز زنده است چون به خلاء معنوی انسانهای امروزی میرسد، کسانی که نه دیندار هستند و نه میتوانند بدون معنا زندگی کنند. این فرقه به آنها میگوید: «شما قدرتمند هستید، فقط فراموش کردهاید. ما به شما یادآوری میکنیم» - البته در ازای پول کلان.
همچنین ساینتولوژی هرگز تولیدش را متوقف نمیکند. برای هر قشر، عصر و نسلی، الگو و پیشوایی میسازد. امروز برای جوانان هالیوود، فردا برای افراد موفق کشورهای دیگر، و پسفردا برای طبقات متوسط جامعه.
نتیجه: بازگشت به خود، اما نه از این راه
آیا انسان نیاز به بازگشت به خودش دارد؟ بله. آیا باید گذشتهاش را بررسی و از اشتباهاتش بیاموزد؟ حتماً. اما آیا برای این کار نیاز به پیوستن به فرقهای است که ادعا میکند اهریمنها در وجودتان هستند؟ قطعاً نه.
قرآن کریم در یک آیه کوتاه اما عمیق میفرماید: «و چون کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خودفراموشی کرد.» این همان چیزی است که ساینتولوژی با زبان پیچیده میگوید، اما راه حلش را اشتباه ارائه میدهد. اسلام میگوید راه بازگشت، توبه و استغفار است - بازگشت به خدا و طلب پوشش گناهان - اما بدون واسطه، بدون کلیسا، و بدون پرداخت هزینه.
نظر شما